سه عامل اصلی درگیر در یک پروژه عمرانی عبارتند از: کارفرما، طراح و مجری که در کنار خود میتوانند واحدهای مدیریت طرح یا پروژه و مدیریت ساخت را نیز به طور مجزا و یا تلفیقی از گروههای فوق داشته باشند. این عوامل میتوانند به حالتهای مختلف در کنار یکدیگر قرار بگیرند و با حذف یا ادغام بعضی واحدها در هم، روشهای مختلف قراردادی شکل میگیرند.
1- روش تک عاملی ( امانی )
در این روش کارفرما خود رأساً عوامل اجرایی لازم اعم از نیروی انسانی، ماشینآلات، تجهیزات و مصالح ساختمانی را تهیه نموده و مدیریت اجرایی پروژه را نیز بر عهده دارد.
انتخاب این روش ممکن است به دلایل زیر باشد:
- کارفرما قسمت قابل توجهی از عوامل اجرایی را به صورت موجود در دست دارد و در نتیجه برای به کارگیری و استفاده از آنها این روش را انتخاب مینماید.
- کارفرما به دلایل دیگری تشخیص میدهد که اجرای امانی پروژه چه از نظر قیمت تمام شده و چه از نظر کیفیت کار به صرفه است. گاهاً در بعضی از دستگاههای اجرایی به لحاظ نوع و ماهیت کار، تشکیلاتی برای اجرای امانی طرحها به وجود میآید که تحت یک مدیریت مجزا و به صورت یک واحد مستقل لیکن زیر نظر مدیر مسئول دستگاه اجرایی نسبت به اجرای پروژههای محوله به صورت امانی اقدام مینماید.
از معایب عمده این روش عدم وجود انگیزه درشرکتهای دولتی و مجموعه کارفرما است که در کشور ما عمدتاً بدنة دولت میباشد و در نتیجه برخلاف انتظار، قیمت تمام شده این پروژهها عموماً کمتر از حالتهای دیگر نمیشود. همچنین سرعت کار افت میکند و اطمینانی از کیفیت بهتر در مراحل مختلف پروژه وجود ندارد. اصولاً میبایست اجرای کار امانی بین 10 تا 15 درصد از لحاظ قیمت ارزانتر تمام شود. مبلغی که به عنوان سود پیمانکار در روش امانی در نظر گرفته میشود. اما تجربه نشان داده که بجز در مواردی اندک کار امانی از کار پیمانی گرانتر تمام میشود.
از دیگر مشکلات این روش تراکم فعالیتهای طراحی و اجرا و مدیریت مراحل مختلف در مجموعه کارفرماست. به همین دلیل این روش معمولاً در پروژههای کوچک مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روش سه عاملی ( پیمانی )
این روش همان روش سنتی ( سه بخشی ) اجرای پروژههای عمرانی میباشد. در این روش کارفرما طبق تشریفاتی به انتخاب گروه طراحی میپردازد و یک شرکت مشاور مرتبط با زمینه پروژه را به کار میگیرد تا تمامی مراحل طراحی را انجام دهد، سپس اقدام به انتخاب پیمانکار جهت اجرای کار مینماید. هم اکنون اکثر پروژههای کشور با این روش انجام میشود.
این روش بر حسب مراحل اجرای پروژه به دو بخش تقسیم میشود.
2-1- روش پیمانی کل :
در این روش قرارداد با یک پیمانکار جهت اجرای کامل پروژه منعقد میشود. هر چند خود پیمانکار مجاز به انتخاب پیمانکاران جزء میباشد.
2-2- روش پیمانی جزء:
در این روش کارفرما بنا به دلایلی پروژه را به زیر پروژهها تقسیم نموده و هر قسمت را به یک پیمانکار مجزا واگذار مینماید.
- افزایش دخالت کارفرما در مرحله اجرای پروژه با هدف مدیریت بر هزینه و زمان پروژه.
- پیچیدگی قسمتهای مختلف پروژه و لزوم تفکیک قسمتهای مختلف کار و واگذاری هر یک به پیمانکار متخصص.
در مجموع مشخص بودن اجزاء پروژه در هنگام انتخاب پیمانکار در روش سه عاملی از جمله نقاط قوت این نوع قراردادهاست.
درحقیقت پیمانکار با شفافیت بیشتری ابعاد مختلف پروژه را بررسی میکند و شناخت دقیقی نسبت به پروژه خواهد داشت.
این در حالی است که از معایب این روش تفاوت در نوع نگرش طراح و مجری میباشد. مجری ( پیمانکار ) درگیر مسائل طراحی نمیباشد و از طرفی طراح ( مشاور ) نیز به مشکلات اجرا توجه نمیکند. عدم همسونگری این دو عامل، تامین اهداف پروژه و کارفرما را مورد تهدید قرار میدهد.
در این روش کارفرما هر دو روش امانی و پیمانی راتوأماً به کار میگیرد یعنی قسمتی از کار را به روش امانی و قسمتی را به روش پیمانی انجام میدهد. کارفرما پروژه را به زیر پروژههایی تقسیم میکند و در قسمتهایی که خود توانایی لازم به لحاظ نیروی انسانی،ماشین آلات و ... را داراست، پروژه را به صورت امانی و در بقیه زیر پروژه ها به صورت پیمانی انجام میدهد.
امروزه در پروژه های راهسازی تفکیک بخش روکش آسفالت از سایر بخشهای عملیات خاکی، زیرسازی و ابنیه راه معمول است به نحوی که ساخت بدنه راه به صورت پیمانی واگذار میشود و روکش آسفالت توسط وزارت راه به صورت امانی انجام میگیرد.
این روش به انواع مختلف قابل اجرا میباشد. در نوع اول میتوان انجام کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی و اجرا به هزینه کارفرما و با مدیریت عامل چهارم به نام مدیر اجرایی صورت گیرد. این قراردادها را در ایران بیشتر در بخش خصوصی میتوان یافت به طوریکه کارفرمایان بخش خصوصی، ساخت بخشی از ابنیه و یا تاسیسات مورد نیاز را که فاقد دانش فنی مورد نیاز جهت طراحی و تجربه اجرایی جهت ساخت میباشند به مدیر اجرایی واگذار میکنند.
در نوع دوم مدیریت اجرا تنها در بخش اجرا دیده میشود و حضور مشاور در زمینه طراحی و نظارت همچنان باقی است .
نحوه برخورد قانون با این روش در قالب مصوبه مورخ 13/11/1361 هیئت وزیران و به پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه می باشد.
در این مصوبه به سه شرط برای ارجاع کار به این روش در نظر گرفته شده است. نام این روش در این حالت پیمان مدیریت نام دارد. [ 3]
1- کارهای ناتمام که 85 درصد و یا بیشتر از مبلغ پیمان آن انجام شده
2- تاخیر به علت تخلفات پیمانکار منطبق با یک یا چند مورد از موارد مشخص شده در ماه 46 شرایط پیمان
3- اعلام مورد یا موارد تخلف پیمانکار به وی و تصمیم کارفرما مبنی بر ارجاع باقیمانده کار به این روش.
عامل تعیین شده در ازای مدیریت فنی، اجرایی، مالی و تهیه صورت وضعیت قطعی کارهای باقیمانده، حق الزحمه مقطوعی دریافت مینماید که طبق شرایط خصوصی پیمان مدیریت به او پرداخت میشود. مقطوع بودن حقالزحمه که بر اساس درصدی از صورت وضعیت تعیین می شود جهت کنترل بر روند هزینههایی است که عامل در پروژه انجام میدهد.
مبنای تعیین حداکثر هزینه اجرای کارهای باقیمانده آخرین فهرست بهای پایه سال انتخاب عامل به اضافه ضرایب مربوطه و به اضافه تا بیست درصد به عنوان صعوبت نیمهکاره بودن پروژه است که رقم قطعی آن در شرایط خصوصی پیمان مدیریت مشخص میشود.
5- روش دو عاملی ( روش طراحی و ساخت توأم)
در این روش کارفرما یا صاحب کار نظر کلی خود را در مورد ایجاد یک طرح، تدوین و تعیین می نماید. به عنوان مثال احداث یک راه شوسه جهت اتصال دو شهر مشخص و یا احداث یک سیلوی ذخیره گندم با ظرفیت مشخص. در این روش بر اساس مطالعاتی که قبلاً صورت گرفته است کلیترین هدف از اجرای طرح،از طرف کارفرما اعلام میگردد.
سایر مراحل تحقق طرح، یعنی مطالعات توجیه فنی اقتصادی جهت انتخاب گزینه بهینه، مطالعات مرحله اول، مطالعات مرحله دوم، نقشههای تفصیلی، احداث موضوع طرح و آماده نمودن آن برای بهرهبرداری و تحویل به کارفرما تماماً بر عهده طرف قرارداد خواهد بود.
در اینجا این توضیح ضروری میباشد که کارفرما قبلا در قالب طرح جامع و یا مطالعات دیگر هدف از اجرای طرح را در راستای سیاستهای کلان خود تعیین نموده است و الباقی مطالعات توجیه فنی و اقتصادی که توسط طرف قرارداد صورت خواهد پذیرفت برای انتخاب گزینه بهینه از نظر اقتصادی و فنی بین چند گزینه مختلف میباشد. برای مثال وقتی که بر روی رودخانهای مشخص تصمیم بر احداث سدی با هدف معین ( مثلاً تولید مقدار معینی نیروی برق و یا آبیاری مساحتی مشخص ) گرفته شد، مراحل بعدی مطالعات شامل توجیه فنی اقتصادی برای انتخاب گزینه بهینه یعنی انتخاب دقیق مقطعی از رودخانه جهت استقرار سد، ارتفاع نهایی آن، نوع سد بین گزینههای سدهای خاکی، قوسی بتنی، وزنی بتنی، پشت بنددار و ... تا تهیه نقشههای تفصیلی اجرایی و احداث سد و سازههای جانبی آن که همگی برعهده طرف قرار داد خواهد بود.
در جهت تشکیل تیمکاری مرکب از واحد طراحی و واحد اجرا حالت های مختلفی وجود دارد که عبارتند از :
در این حالت اشتراک دو یا چند شرکت فعال در این زمینه به منظور دستیابی به توانایی لازم جهت انجام پروژه صورت میگیرد. این موضوع در مواقعی که هر یک از شرکتها به تنهایی دارای تخصصها و توانایی های مورد نیاز نمیباشند به وقوع می پیوندد.
جهت تبیین حوزة فعالیت و مسؤولیت هر یک از شرکتها و نحوه تعاملات آنها با یکدیگر موافقتنامهای مشتمل بر اصول زیر به امضاء همه شرکتها میرسد.
- هدف : مهمترین عوامل و انگیزهها از تشکیل کنسرسیوم تشریح میشود.
- تفکیک مسؤولیتها : شرح وظایف هر شرکت و مسؤولیت های آن در پروژه به صورت کامل شرح داده میشود و مدیریت کلان مجموعه توسط کمیتهای متشکل از نمایندگان بخشهای مختلف انجام میگیرد.
- میزان سرمایهگذاری و نحوه تقسیم سود و زیان: میزان مشارکت و سرمایهگذاری هر شرکت اعم از اعتبارات مالی،تجهیزات، ماشین آلات،نیروی انسانی متخصص و ماهر و ... به طور دقیق مشخص میشود و بر طبق آن چگونگی تقسیم سود و زیان و چگونگی نظارت بر روند انجام امور مالی تعیین میگردد.
- موارد خاص : مواردی از قبیل نحوه برخورد با شرکتهایی که در تامین منابع کوتاهی داشته باشند و یا مسؤولیتهای خود را به درستی انجام ندهند، همچنین نحوه اخراج و جایگزینی آنها تعیین میشود و سیستم منظم و مشخص جهت حل مشکلات احتمالی و اختلافات بین شرکت ها طراحی و اجرا میگردد.
در این روش کارفرما برای انجام کلیه فعالیتهای موضوع قرارداد طراحی و ساخت با شرکت طراح ( مشاور ) قرارداد منعقد میکند. در این حالت واحد اجرا به عنوان پیمانکار جزء به خدمت گرفته میشود.
در این حالت طراح مسؤول کلیه فعالیتها از طراحی تا اجرا است و کارفرما ارتباط مستقیمی با سازنده نخواهد داشت.
در این روش کارفرما برای عقد قرارداد به سراغ شرکتهای مجری ( پیمانکار ) میرود. در این حالت نیز شرکت پیمانکار، واحد طراحی را به خدمت میگیرد. مشاور میتواند در سود و زیان پروژه نیز شریک باشد که در اینصورت انگیزه بیشتری برای انجام مناسب کار و نظارت بر پروژه دارد.
به دلیل توانایی های شرکتهای پیمانکاری در مدیریت هزینهها و برنامهریزی و نیز تواناییهای اعتباری و توانایی پذیرش ریسکهای پروژه، این روش رایج ترین روش اجرای پروژه میباشد.