افزایش عمر ساختمان ها با کمک میکروب ها :
دانشمندان انگلیسی موفق به رشد یک نوع باکتری شدند که با تولید یک چسب خاص میتواند شکافهای سیمان را به هم بچسباند. این میکروب که ژن آن دستکاری شده، برای ورود به شکافهای باریک سیمانی طراحی شده است. این میکروب به محض رسیدن به انتهای شکاف مادهای مرکب از کلسیم کربنات و یک نوع چسب باکتریایی تولید میکند که باعث به هم چسبیده شدن شکاف سیمان میشود. چسب به دست آمده موسوم به "باسیلافیلا" که به تدریج مانند سیمان سخت میشود، قرار است در ساختمان سازی به منظور طولانیتر کردن عمر بنا مورد استفاده قرار گیرد. صنعت سیمان به وجود آورنده پنج درصد از کل دیاکسید کربن ساخته دست بشر و یکی از عوامل گرم شدن زمین است. یافتن یک شیوه جدید برای طولانیتر کردن بناهای موجود به این معنی است که ما میتوانیم این تاثیر محیطی را کاهش داده و راهحل پایدارتری پیدا کنیم. از این باکتری میتوان در مناطق زلزله خیز که صدها ساختمان به دلیل عدم امکان تعمیر ساختار باید ویران شوند استفاده کرد. باکتری که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت «باسیلوس سابتیلیس» نامیده شده و معمولا در خاک یافت میشود. مواد باسیلافیلا فقط در زمان تماس با سیمان شروع به رشد میکنند. همچنین این میکروب دارای ژن داخلی خودویرانگر است به این معنی که نمیتواند در محیط زندگی کند. در فرایند ایجاد باسیلافیلا سه نوع سلول وجود دارند سلولهایی که بلورهای کلسیم کربنات تولید میکنند، سلولهای تقویت کننده فیبرها و سلولهایی که چسب تولید میکنند.
تکنیک انتقال برق بدون سیم
برای اولین بار در جهان، محققین آمریکایی توانستند سیستمیرا طراحی کنند که دانشمندان علوم مختلف تاکنون در آ رزوی آن بودند، آرزوی انتقال انرژی الکتریسیته بدون استفاده از سیم (Wireless).
دانشمندان تکنیک انتقال انرژی بی سیم را وایتریسیتی نامیدند که مخفف دو کلمه Wireless و Electricity است. به گزارش مجله علوم این محققین یک لامپ حبابی 60 واتی را از فاصله 2متری و بدون بهره گیری از هر نوع وسیله انتقالی، روشن کردند.
این حرکت میتواند آغاز تحولی شگرف در جهان باشد و به حتم مورد استقبال بسیاری از شرکتها و صنایع قرار خواهد گرفت. دیگر میتوانید لپتاب یا گوشی موبایلتان را به صورت بیسیم شارژ کنید و یا حتی دیگر هیچ خانهای احتیاج به سیم کشی نخواهد داشت.پرفسور سر جان پندری از دانشگاه سلطنتی لندن که یکی از ناظران این آزمایش بود میگوید: هیچ اختراعی در 10 و یا حتی 20 سال گذشته توان رقابت با این پدیده را ندارد. این راهکار دنیا را متحول میکند. وی افزود: در سالهای اخیر شاهد شیوع سریع وسائل سیار مانند گوشیها و یا لپتابها بوده ایم و این تکنیک جدید، انقلابی را در این صنایع به وجود میآورد. پرفسور موتی سگف نیز در باره این اختراع میگوید: این حرکت به حق سرآغاز عصری دیگر از تکنولوژی است.
دانشمندان و محققین مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، تئوری چنین حرکتی را در اوایل سال 2006 دادند و هم اکنون این تئوری، عملی شد. پرفسور مارین سولجاسیچ یکی از اعضای گروه میگوید: ما به تئوریمان بسیار معتقد بودیم و در این آزمایش دیدیم که در مرحله عملی تئوری ما خیلی نزدیک به حدسیات ما بود.
در این آزمایش از دو سیم پیچ مسی به قطر 60 سانتیمتر، یک انتقال دهنده انرژی که به منبع انرژی متصل میشود و یک گیرنده که به لامپ در فاصله 2متری قرار دارد استفاده شده است.
البته این سیستم به این سادگی نیست (و ما هم نباید انتظار داشته باشیم که دانشمندان تکنیکشان را کاملاً توضیح دهند. زیرا آنها هم اکنون به دنبال گسترش و فروش این فناوری خواهند بود).
دانشمندان میگویند هنگامیکه لامپ را روشن کردیم، به سرعت روشن شد و اگر ما بین فاصله لامپ تا دستگاه انتقال وسیلهای از چوب، آهن و یا هر جنس دیگری قرار دهیم باز هم انتقال انرژی صورت میگیرد. میزان انتقال و بازده مفید انرژی در این روش بیشتر از 40 درصد است.
البته این اولین بار نیست که دانشمندان به دنبال راه انتقال انرژی بدون استفاده از وسائلی مانند سیمها هستند. دانشمند معظم و فیزیکدان متخصص در الکترونیک، نیکولا تسلا برای اولین بار در قرن 19 شروع به تحقیق روی این تئوری کرد و در نهایت برج 29 متری (که به نام واردن کلیف معروف است) را طراحی کرد که قرار بود از طریق آن انرژی الکتریسیته را منتقل کند ولی پروژه اش به خاطر مشکلات مالی نیمه تمام باقی ماند و دیگر هیچ کسی آن را پیگیری نکرد.
دانشمندان تلاشهای دیگری با مکانیزمهای مختلف مانند استفاده از لیزر نیز در این زمینه داشتهاند که هیچ کدام نتیجه نداد و این تنها حرکتی است که شیوه انتقال انرژی الکتریسیته بدون استفاده از سیم را اثبات میکند.
پرفسور سولجاسیچ میگوید: ما در ابتدای این راه هستیم و فقط توانستهایم نشان دهیم که این کار عملیاست و باید در چندین پروژه تحقیقاتی عظیم، تمامیمسائل و راههای دیگر آن را آزمایش کنیم.
تیم 9 نفره که بر روی این پروژه کار میکردند همگی از دانشگاه MIT متشکل از آندره کرس، آریستیدیس کارالیس، رابرت موفات، جان جوانوپلز و پیتر فیشر بودند.
سه عامل اصلی درگیر در یک پروژه عمرانی عبارتند از: کارفرما، طراح و مجری که در کنار خود میتوانند واحدهای مدیریت طرح یا پروژه و مدیریت ساخت را نیز به طور مجزا و یا تلفیقی از گروههای فوق داشته باشند. این عوامل میتوانند به حالتهای مختلف در کنار یکدیگر قرار بگیرند و با حذف یا ادغام بعضی واحدها در هم، روشهای مختلف قراردادی شکل میگیرند.
1- روش تک عاملی ( امانی )
در این روش کارفرما خود رأساً عوامل اجرایی لازم اعم از نیروی انسانی، ماشینآلات، تجهیزات و مصالح ساختمانی را تهیه نموده و مدیریت اجرایی پروژه را نیز بر عهده دارد.
انتخاب این روش ممکن است به دلایل زیر باشد:
- کارفرما قسمت قابل توجهی از عوامل اجرایی را به صورت موجود در دست دارد و در نتیجه برای به کارگیری و استفاده از آنها این روش را انتخاب مینماید.
- کارفرما به دلایل دیگری تشخیص میدهد که اجرای امانی پروژه چه از نظر قیمت تمام شده و چه از نظر کیفیت کار به صرفه است. گاهاً در بعضی از دستگاههای اجرایی به لحاظ نوع و ماهیت کار، تشکیلاتی برای اجرای امانی طرحها به وجود میآید که تحت یک مدیریت مجزا و به صورت یک واحد مستقل لیکن زیر نظر مدیر مسئول دستگاه اجرایی نسبت به اجرای پروژههای محوله به صورت امانی اقدام مینماید.
از معایب عمده این روش عدم وجود انگیزه درشرکتهای دولتی و مجموعه کارفرما است که در کشور ما عمدتاً بدنة دولت میباشد و در نتیجه برخلاف انتظار، قیمت تمام شده این پروژهها عموماً کمتر از حالتهای دیگر نمیشود. همچنین سرعت کار افت میکند و اطمینانی از کیفیت بهتر در مراحل مختلف پروژه وجود ندارد. اصولاً میبایست اجرای کار امانی بین 10 تا 15 درصد از لحاظ قیمت ارزانتر تمام شود. مبلغی که به عنوان سود پیمانکار در روش امانی در نظر گرفته میشود. اما تجربه نشان داده که بجز در مواردی اندک کار امانی از کار پیمانی گرانتر تمام میشود.
از دیگر مشکلات این روش تراکم فعالیتهای طراحی و اجرا و مدیریت مراحل مختلف در مجموعه کارفرماست. به همین دلیل این روش معمولاً در پروژههای کوچک مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روش سه عاملی ( پیمانی )
این روش همان روش سنتی ( سه بخشی ) اجرای پروژههای عمرانی میباشد. در این روش کارفرما طبق تشریفاتی به انتخاب گروه طراحی میپردازد و یک شرکت مشاور مرتبط با زمینه پروژه را به کار میگیرد تا تمامی مراحل طراحی را انجام دهد، سپس اقدام به انتخاب پیمانکار جهت اجرای کار مینماید. هم اکنون اکثر پروژههای کشور با این روش انجام میشود.
این روش بر حسب مراحل اجرای پروژه به دو بخش تقسیم میشود.
2-1- روش پیمانی کل :
در این روش قرارداد با یک پیمانکار جهت اجرای کامل پروژه منعقد میشود. هر چند خود پیمانکار مجاز به انتخاب پیمانکاران جزء میباشد.
2-2- روش پیمانی جزء:
در این روش کارفرما بنا به دلایلی پروژه را به زیر پروژهها تقسیم نموده و هر قسمت را به یک پیمانکار مجزا واگذار مینماید.
- افزایش دخالت کارفرما در مرحله اجرای پروژه با هدف مدیریت بر هزینه و زمان پروژه.
- پیچیدگی قسمتهای مختلف پروژه و لزوم تفکیک قسمتهای مختلف کار و واگذاری هر یک به پیمانکار متخصص.
در مجموع مشخص بودن اجزاء پروژه در هنگام انتخاب پیمانکار در روش سه عاملی از جمله نقاط قوت این نوع قراردادهاست.
درحقیقت پیمانکار با شفافیت بیشتری ابعاد مختلف پروژه را بررسی میکند و شناخت دقیقی نسبت به پروژه خواهد داشت.
این در حالی است که از معایب این روش تفاوت در نوع نگرش طراح و مجری میباشد. مجری ( پیمانکار ) درگیر مسائل طراحی نمیباشد و از طرفی طراح ( مشاور ) نیز به مشکلات اجرا توجه نمیکند. عدم همسونگری این دو عامل، تامین اهداف پروژه و کارفرما را مورد تهدید قرار میدهد.
در این روش کارفرما هر دو روش امانی و پیمانی راتوأماً به کار میگیرد یعنی قسمتی از کار را به روش امانی و قسمتی را به روش پیمانی انجام میدهد. کارفرما پروژه را به زیر پروژههایی تقسیم میکند و در قسمتهایی که خود توانایی لازم به لحاظ نیروی انسانی،ماشین آلات و ... را داراست، پروژه را به صورت امانی و در بقیه زیر پروژه ها به صورت پیمانی انجام میدهد.
امروزه در پروژه های راهسازی تفکیک بخش روکش آسفالت از سایر بخشهای عملیات خاکی، زیرسازی و ابنیه راه معمول است به نحوی که ساخت بدنه راه به صورت پیمانی واگذار میشود و روکش آسفالت توسط وزارت راه به صورت امانی انجام میگیرد.
این روش به انواع مختلف قابل اجرا میباشد. در نوع اول میتوان انجام کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی و اجرا به هزینه کارفرما و با مدیریت عامل چهارم به نام مدیر اجرایی صورت گیرد. این قراردادها را در ایران بیشتر در بخش خصوصی میتوان یافت به طوریکه کارفرمایان بخش خصوصی، ساخت بخشی از ابنیه و یا تاسیسات مورد نیاز را که فاقد دانش فنی مورد نیاز جهت طراحی و تجربه اجرایی جهت ساخت میباشند به مدیر اجرایی واگذار میکنند.
در نوع دوم مدیریت اجرا تنها در بخش اجرا دیده میشود و حضور مشاور در زمینه طراحی و نظارت همچنان باقی است .
نحوه برخورد قانون با این روش در قالب مصوبه مورخ 13/11/1361 هیئت وزیران و به پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه می باشد.
در این مصوبه به سه شرط برای ارجاع کار به این روش در نظر گرفته شده است. نام این روش در این حالت پیمان مدیریت نام دارد. [ 3]
1- کارهای ناتمام که 85 درصد و یا بیشتر از مبلغ پیمان آن انجام شده
2- تاخیر به علت تخلفات پیمانکار منطبق با یک یا چند مورد از موارد مشخص شده در ماه 46 شرایط پیمان
3- اعلام مورد یا موارد تخلف پیمانکار به وی و تصمیم کارفرما مبنی بر ارجاع باقیمانده کار به این روش.
عامل تعیین شده در ازای مدیریت فنی، اجرایی، مالی و تهیه صورت وضعیت قطعی کارهای باقیمانده، حق الزحمه مقطوعی دریافت مینماید که طبق شرایط خصوصی پیمان مدیریت به او پرداخت میشود. مقطوع بودن حقالزحمه که بر اساس درصدی از صورت وضعیت تعیین می شود جهت کنترل بر روند هزینههایی است که عامل در پروژه انجام میدهد.
مبنای تعیین حداکثر هزینه اجرای کارهای باقیمانده آخرین فهرست بهای پایه سال انتخاب عامل به اضافه ضرایب مربوطه و به اضافه تا بیست درصد به عنوان صعوبت نیمهکاره بودن پروژه است که رقم قطعی آن در شرایط خصوصی پیمان مدیریت مشخص میشود.
5- روش دو عاملی ( روش طراحی و ساخت توأم)
در این روش کارفرما یا صاحب کار نظر کلی خود را در مورد ایجاد یک طرح، تدوین و تعیین می نماید. به عنوان مثال احداث یک راه شوسه جهت اتصال دو شهر مشخص و یا احداث یک سیلوی ذخیره گندم با ظرفیت مشخص. در این روش بر اساس مطالعاتی که قبلاً صورت گرفته است کلیترین هدف از اجرای طرح،از طرف کارفرما اعلام میگردد.
سایر مراحل تحقق طرح، یعنی مطالعات توجیه فنی اقتصادی جهت انتخاب گزینه بهینه، مطالعات مرحله اول، مطالعات مرحله دوم، نقشههای تفصیلی، احداث موضوع طرح و آماده نمودن آن برای بهرهبرداری و تحویل به کارفرما تماماً بر عهده طرف قرارداد خواهد بود.
در اینجا این توضیح ضروری میباشد که کارفرما قبلا در قالب طرح جامع و یا مطالعات دیگر هدف از اجرای طرح را در راستای سیاستهای کلان خود تعیین نموده است و الباقی مطالعات توجیه فنی و اقتصادی که توسط طرف قرارداد صورت خواهد پذیرفت برای انتخاب گزینه بهینه از نظر اقتصادی و فنی بین چند گزینه مختلف میباشد. برای مثال وقتی که بر روی رودخانهای مشخص تصمیم بر احداث سدی با هدف معین ( مثلاً تولید مقدار معینی نیروی برق و یا آبیاری مساحتی مشخص ) گرفته شد، مراحل بعدی مطالعات شامل توجیه فنی اقتصادی برای انتخاب گزینه بهینه یعنی انتخاب دقیق مقطعی از رودخانه جهت استقرار سد، ارتفاع نهایی آن، نوع سد بین گزینههای سدهای خاکی، قوسی بتنی، وزنی بتنی، پشت بنددار و ... تا تهیه نقشههای تفصیلی اجرایی و احداث سد و سازههای جانبی آن که همگی برعهده طرف قرار داد خواهد بود.
در جهت تشکیل تیمکاری مرکب از واحد طراحی و واحد اجرا حالت های مختلفی وجود دارد که عبارتند از :
در این حالت اشتراک دو یا چند شرکت فعال در این زمینه به منظور دستیابی به توانایی لازم جهت انجام پروژه صورت میگیرد. این موضوع در مواقعی که هر یک از شرکتها به تنهایی دارای تخصصها و توانایی های مورد نیاز نمیباشند به وقوع می پیوندد.
جهت تبیین حوزة فعالیت و مسؤولیت هر یک از شرکتها و نحوه تعاملات آنها با یکدیگر موافقتنامهای مشتمل بر اصول زیر به امضاء همه شرکتها میرسد.
- هدف : مهمترین عوامل و انگیزهها از تشکیل کنسرسیوم تشریح میشود.
- تفکیک مسؤولیتها : شرح وظایف هر شرکت و مسؤولیت های آن در پروژه به صورت کامل شرح داده میشود و مدیریت کلان مجموعه توسط کمیتهای متشکل از نمایندگان بخشهای مختلف انجام میگیرد.
- میزان سرمایهگذاری و نحوه تقسیم سود و زیان: میزان مشارکت و سرمایهگذاری هر شرکت اعم از اعتبارات مالی،تجهیزات، ماشین آلات،نیروی انسانی متخصص و ماهر و ... به طور دقیق مشخص میشود و بر طبق آن چگونگی تقسیم سود و زیان و چگونگی نظارت بر روند انجام امور مالی تعیین میگردد.
- موارد خاص : مواردی از قبیل نحوه برخورد با شرکتهایی که در تامین منابع کوتاهی داشته باشند و یا مسؤولیتهای خود را به درستی انجام ندهند، همچنین نحوه اخراج و جایگزینی آنها تعیین میشود و سیستم منظم و مشخص جهت حل مشکلات احتمالی و اختلافات بین شرکت ها طراحی و اجرا میگردد.
در این روش کارفرما برای انجام کلیه فعالیتهای موضوع قرارداد طراحی و ساخت با شرکت طراح ( مشاور ) قرارداد منعقد میکند. در این حالت واحد اجرا به عنوان پیمانکار جزء به خدمت گرفته میشود.
در این حالت طراح مسؤول کلیه فعالیتها از طراحی تا اجرا است و کارفرما ارتباط مستقیمی با سازنده نخواهد داشت.
در این روش کارفرما برای عقد قرارداد به سراغ شرکتهای مجری ( پیمانکار ) میرود. در این حالت نیز شرکت پیمانکار، واحد طراحی را به خدمت میگیرد. مشاور میتواند در سود و زیان پروژه نیز شریک باشد که در اینصورت انگیزه بیشتری برای انجام مناسب کار و نظارت بر پروژه دارد.
به دلیل توانایی های شرکتهای پیمانکاری در مدیریت هزینهها و برنامهریزی و نیز تواناییهای اعتباری و توانایی پذیرش ریسکهای پروژه، این روش رایج ترین روش اجرای پروژه میباشد.
مقایسه حق الزحمه ناظرین و مشاورین املاک
ساختمانی 1400متر مربع و در 7طبقه (با50متر مربع تجاری و 850 متر مربع مسکونی -اداری) والباقی بصورت مشاعات احداث کردیده است.
جهت نظارت این کار که بصورت تک رشته ای ناظر معرفی می گردد. با تعرفه سال1394مبلغ 996’859’113ریال بدون احتساب مالیات انهم در چند قسط که مسئولیت سازه؛معماری و برق و تاسیسات برعهده یک نفراست؛ بمدت یک عمر متقبل می شود. درحالیکه مشاورین املاک با مسئولیت بمراتب کمتر از ناظر(چنانچه قیمت واحد مسکونی-اداری را متر مربعی 60 میلیون تومان و تجاری 30میلیون تومان در نظر بگیریم طبق تعرفه 000’000’336ریال بدست می اورد )کمی تعقل و تامل لازم است.
درضمن مشاورین املاک سقف سهمیه ای ندارند.
مهمترین مزایای روش مقاوم سازی با FRP به سایر روشهای مقاوم سازی به شرح زیر هستند:
1-مقاوم سازی با FRP بسیار سریعتر از بیشتر روشهای مقاوم سازی می باشد.
2-مقاوم سازی با FRP نیاز به تخریب بخشهایی از سازه در مقایسه با سایر روشهای مقاوم سازی ندارد.
3-پس از اجرای مقاوم سازی با FRP ، نیاز به بازسازی بخشهایی از سازه در مقایسه با سایر روشهای مقاوم سازی ندارد.
4-مقاوم سازی با FRP در بیشتر موارد ارزانتر از سایر روشهای مقاوم سازی است.
5-مقاوم سازی با FRP به مرور زمان دچار خوردگی نمی شود. ( در مقایسه با بعضی روشهای مقاومسازی سنتی مانند ژاکت فولادی)
6-مقاوم سازی با FRP در مجاورت مصالح ساختمانی (مانند گچ و خاک) دچار خوردگی نمی شود ( در مقایسه با برخی روش های مقاومسازی سنتی مانند ژاکت فولادی ) .
7-مقاوم سازی با FRP مبتنی بر فن آوری های نوین است ( در مقایسه با سایر روش های مقاومسازی سنتی ) و بنابراین روش های مقاوم سازی باFRP هرروز در حال تکامل و پیشرفت می باشد .
8-مقاومسازی با FRP دارای کد ها و آیین نامه های خاص برای مقاومسازی با FRP میباشد در حالیکه بیشتر روش های مقاوم سازی سنتی مبتنی آیین نامه های عمومی هستند ( مانند مقاوم سازی به روش ژاکت بتنی و مقاومسازی به روش ژاکت فولادی ).
9-برای کنترل کیفیت مقاوم سازی با FRP روشهای مشخصی مانند تست Pull Off وجود دارد که برای اطمینان از عملکرد صحیح سیستم مقاوم سازی با FRP باید پس از اجرای عملیات مقاوم سازی با FRP انجام شود.
10-اجرای عملیات مقاوم سازی با FRP نیاز به تجهیزات خاصی در مقایسه با سایر روشهای مقاوم سازی ندارد.
11-اجرای عملیات مقاوم سازی با FRP نیاز به افراد با مهارت های متعدد در مقایسه با سایر روشهای مقاوم سازی ندارد.
13-اجرای عملیات مقاومسازی با FRP نیاز به عملیات خاصی بعنوان زیرسازی در مقایسه با سایر روشهای مقاوم سازی دارد. این عملیات قبل از اجرای عملیات مقاوم سازی با FRP باید اجرا شود.
نکاتی جالب در خصوص کلاه ایمنی :
معمولا تعریف رنگها درون کارگاهی وسازمانیست و یا الزام کارفرماست و در دستورالعمل تجهیزات حفاظت فردی شهرداری تهران به صورت پیشنهادی چنین آمده است:
۱_مهندس سفید
۲_تکنسین قرمز
۳_کارگر زرد
۴_ مهمان سبز
ص_۹ دستورالعمل مذکور
در دسته بندی دیگری آمده است:
۱_ ایمنی زرد
۲_آتش نشانی قرمز
۳_ بهره برداری سفید
۴_ تعمیرات آبی
۵. خدمات فنی سبز
۶_ واحدهای غیرفنی وتفراد میهمان نارنجی
۷_ پیمانکاران خاکستری
بهتر است در سایتهای بزرگ راهنمای رنگ کلاه ها در ورودی سایت نصب شود.ضمنآ گرید و رده افراد در سایت با تعداد خط های مشخص مثلا ۱ تا ۳ خط نظیر درجات ارتشی مشخص شود.
لازم است بدانید:
اخیرأ به اشتباه استفاده از کلاه های BUMP CAP ( که مشابه کلاه های معمولی ولی با یک کاسه پلاستیکی در داخل آن میباشد.) در کارگاههای ساختمانی مرسوم شده ولی این کلاه ها فقط محافظ پوسته سر در مقابل پارگی حاصل ار برخورد با اجسام نوک تیز بکار میرود.اما توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که از این نوع کلاه ها نمیتوان به عنوان جایگزینی برای کلاه های ایمنی استفاده نمود،زیرا آنها نمیتواننداز سر در مقابل ضربات با نیروی شدید و یا نفوذ اجسام نوک تیز محافظت نمایند.
کلاه ایمنی دارای استانداردهای ضربه و نفوذ پذیری است و باید دارای تآییدیه مرکز تحقیقات وزارت کار باشد.
درصورت بروز حادثه کلاه های مذکور وجاهت قانونی نداشته و کارفرما مقصر میشود.
نص صریح قانون ملاک قضاوت میباشد، نه سلیقه یا نظر شخصی.
دلیل علمی نصب آینه در آسانسور چیست؟
جواب: یکی از دلایل نصب آئینه بر دیوار روبروی کابین آسانسور، هشداری است به مسافر آسانسور، که قبل از اینکه قدم به داخل کابین آسانسور بگذارد، خود را در آئینه دیده و مطمئن شود که کابین آسانسور در آن طبقه وجود دارد. چون بعضی از تعمیر کاران یا سرویسکاران آسانسور برای پاره ای از تست ها یا رفع ایراد نقص آسانسور مبادرت به غیر فعال کردن سیستم ایمنی کنتاکت های مسیر درب آسانسور می نمایند. (در مسیر کنتاکت های ایمنی پل قرار می دهند) در چنین شرایطی اگر فراموش کند این پل را بعد از پایان کار بردارد، سیستم ایمنی مدار درب آسانسور غیر فعال می ماند و در این شرایط اگر درب آسانسوری در طبقات باز باشد، به دلیل قطع سیستم حفاظتی، آسانسور حرکت می کند. (در صورتیکه پس از رفع عیب آسانسور، باقی ماندن پل در مدار ایمنی دربها کاری بسیار خطرناک و غیر اصولی می باشد.) پس برای جلوگیری از سقوط ناخواسته به داخل چاه آسانسور، تا زمانیکه مطمئن از حضور کابین در طبقه نیستید، هرگز قدم به سمت داخل کابین پیش نگذارید.ژاپنی ها برای هشدار و توجه کاربران آسانسور، در طراحی داخل کابین، و در کف کابین آسانسور با نقاشی، شکل چاه آسانسور را در کف ترسیم کرده اند، و انسان ناخواسته، حتی با اطمینان از حضور کابین با دیدن نمای چاه آسانسور با ترس و دلهره و با احتیاط قدم پیش می گذارد. کف کابین آسانسور با طراحی چاه آسانسور، از ورود ناگهانی به داخل کابین جلوگیری میکند
دارم به این فکر میکنم که آیا ایندگان ما میدونن درخت چیه؟؟میدونن طبیعت چیه ؟و خیلی چیز های طبیعی که روز به روز داریم از بین میبریمشون.
با وجود این سیستم مصارف آب در کشور در حال حاظر شنیدم که در بعضی از استان ها روزانه یک ساعت آب شرب قابل استفاده داریم
به نتیجه این عمل فکر کردیم؟؟به نظرتون چی میخواد بشه؟؟؟
بهتر نیست بجای درست کردن جامعه از خودمون شروع کنیم؟و شعار ندیم و بفکر باشیم
یه مثال قدیمی هست که میگه مرگ خوبه ولی برای همسایه
اما ما داریم کاری میکنیم.....
مهندسین عزیز ، بهتر است برای زندگی ها مثل کارها برنامه ریزی کنیم و هدفمند پیش بریم جامعه نیازمند افکار مثبت هست و افعال مثبت نه شعار
با تشکر از شما بزرگواران و وقتتون
رفع ابهامات ابلاغیه "قانون اصلاحیه ماده 101 قانون شهرداریها"
1-عبارت"اراضی" در صدر ماده واحده اصلاح ماده 101 قانون شهرداری صرفا شامل اراضی با کاربری مسکونی است یا سایر کاربریها که شرایط قانونی تفکیک برای آنها مهیا است را نیز شامل می شود؟
منظور از اراضی در متن ماده واحده ، کلیه اراضی واقع در محدوده و حریم شهر با هر نوع کاربری را شامل می گردد که با رعایت مفاد این قانون و قوانین و مقررات موضوع تبصره (1) ذیل آن، ضوابط طرحهای توسعه شهری و رعایت حد نصاب های کاربری های مختلف ، قابل تفکیک و افراز است.
2-آیا منظور از اراضی صرفا زمینهای فاقد ابنیه و مستحدثات است؟
منظور از عبارت"اراضی" در این قانون،کلیه زمینها اعم از دارای مستحدثات یا فاقد مستحدثات می باشد.
3-تفکیک و اخذ سرانه های مربوط به اراضی دولتی موضوع تبصره (2) ماده واحده اصلاحی (101) قانون شهرداری چگونه انجام می گیرد؟
وفق تبصره (1) ماده (11) قانون زمین شهری، صرفا تطبیق نقشه های تفکیکی و شهرسازی اراضی دولتی با طرحهای جامع ،هادی و تفضیلی و تصویب آن بر عهده وزارت راه و شهرسازی است و سطوح معابر و قدر السهم شهرداری مربوط به سرانه فضای عمومی و خدماتی باید در هنگام تفکیک یا افراز وصول شود و از این حیث اراضی دولتی مستثنی نمی باشد.
4-آیا املاک و اراضی که توسط دستگاههای دولتی (از جمله بنیاد مسکن، راه و شهرسازی و ...) تفکیک می شوند ،مشمول سرانه های موضوع تبصره (3) ماده واحده قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری می باشند؟
هرگونه تفکیک یا افراز اراضی در محدوده و حریم شهرها ، صرف نظر از نوع مالکیت (دولتی و غیردولتی) مشمول مفاد قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری می باشد.
5-با توجه به تبصره (3) این قدرالسهم شهرداری از اراضی مورد تفکیک و افراز چقدر می باشد. آیا شهرداریها می توانند با درنظرگرفتن طرحهای توسعه شهری و موقعیت ملک ، چنانچه هیچ بخشی اززمین در مسیر احداث معبر قرار نگیرد ، از مالک سرانه معابر را اخذ نمایند؟
شهرداری وفق تبصره مذکور جهت تامین سرانه فضای عمومی و خدماتی باید 25 درصد از مساحت کل پلاک در حال تفکیک یا افراز را کسر و از 75% باقیمانده نیز 25% را بابت تامین شوارع و معابر عمومی شهر دریافت نماید که در مجموع قدرالسهم شهرداری از کل پلاک مفروض، 43.75% از کل مساحت پلاک خواهد شد.
6-آیا مالکین آن دسته از اراضی که دارای مالکیت مشاعی و اسناد متعدد می باشند، موظف به اجرای تبصره 3 ماده واحده قانون و واگذاری قدرالسهم شهرداری می باشند؟
با توجه به تصریح قانونگذار در صدر تبصره 3 ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری اراضی دارای سند شش دانگ حتی با وجود مالکین متعدد یا مالکیت مشاع مشمول مفاد این قانون می باشند.
7-تکلیف اراضی با مساحت کمتر از 500 مترمربع چیست؟
ملاک دریافت سرانه فضای عمومی و خدماتی مساحت بیش از 500 مترمربع می باشد. لذا اراضی با مساحت کمتر از آن مشمول مفاد تبصره 3 این قانون نیستند.
8-عمل تفکیک و افراز در اراضی که بر اساس طرحهای توسعه شهری به کاربری های آموزشی بهداشتی و... اختصاص یافته است ، به چه صورت انجام می گیرد؟
چنانچه مالک متقاضی تفکیک املاک مذکور وفق کاربری مصوب طرحهای توسعه شهری باشد، با رعایت حد نصاب تفکیک برای کاربری مصوب، مطابق ضوابط و مقررات مربوطه ، تفکیک اراضی مربوطه بلامانع است.
9-آن قسمت از اراضی با مساحت بیش از 500 مترمربع که قبلا طرح تفکیک نسبت به آن اجرا و سطوح معابر از آنها کسر گردیده است آیا مشمول ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری می باشند؟
چنانچه تقاضای تفکیک یا افراز برای زمینی مطرح گردد که قبلا طرح تفکیکی نسبت به آن اجرا شده است در صورتیکه قطعات تفکیک شده قبلی بیش از 500 مترمربع مساحت و دارای سند شش دانگ باشند ،مشمول این قانون خواهند بود.
10-با توجه به ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری ،آیا علاوه بر سرانه های موضوع تبصره (3) ماده واحده، عوارض تفکیک نیز در قالب عوارض محلی به این اراضی تعلق می گیرد؟ پس از واگذاری سرانه های موضوع تبصره(3) ماده واحده از سوی مالک یا مالکین، اخذ هرگونه عوارض از اراضی با مساحت بیش از 500 مترمربع به منظور تفکیک ،ممنوع بوده و وجاهت قانونی ندارد.
11- آیا اراضی وقفی مشمول تبصره (4) ماده واحده واحده این قانون می شوند یا خیر؟
با توجه به نظریه شماره 44599/30/90 شورای محترم نگهبان (تصویر پیوست) تسری تبصره (4) این قانون به موقوفات خاص خلاف موازین شرع تشخیص داده شده است. در هر صورت اجرای ضوابط و مقررات طرحهای توسعه شهری برای این گونه ارضی الزامی است.
12-در مورد دریافت وجه معادل قدرالسهم شهرداری (موضوع تبصره 3 ماده واحده) آیا نظر یک نفر کارشناس که از طرف شهرداری تعیین می شود کافی است یا وفق تبصره(1) ماده واحده قانون نحوه تقسیم ابنیه،املاک و اراضی مورد نیاز شهرداریها مصوب 25/8/1370 ، نظر سه نفر کارشناس رسمی دادگستری الزام دارد؟
وفق تبصره(3) قانون مذکور قیمت روز زمین ، طبق نظر یک نفر کارشناس رسمی دادگستری تعیین می شود.
رفع ابهامات ابلاغیه "قانون اصلاحیه ماده 101 قانون شهرداریها"
1-عبارت"اراضی" در صدر ماده واحده اصلاح ماده 101 قانون شهرداری صرفا شامل اراضی با کاربری مسکونی است یا سایر کاربریها که شرایط قانونی تفکیک برای آنها مهیا است را نیز شامل می شود؟
منظور از اراضی در متن ماده واحده ، کلیه اراضی واقع در محدوده و حریم شهر با هر نوع کاربری را شامل می گردد که با رعایت مفاد این قانون و قوانین و مقررات موضوع تبصره (1) ذیل آن، ضوابط طرحهای توسعه شهری و رعایت حد نصاب های کاربری های مختلف ، قابل تفکیک و افراز است.
2-آیا منظور از اراضی صرفا زمینهای فاقد ابنیه و مستحدثات است؟
منظور از عبارت"اراضی" در این قانون،کلیه زمینها اعم از دارای مستحدثات یا فاقد مستحدثات می باشد.
3-تفکیک و اخذ سرانه های مربوط به اراضی دولتی موضوع تبصره (2) ماده واحده اصلاحی (101) قانون شهرداری چگونه انجام می گیرد؟
وفق تبصره (1) ماده (11) قانون زمین شهری، صرفا تطبیق نقشه های تفکیکی و شهرسازی اراضی دولتی با طرحهای جامع ،هادی و تفضیلی و تصویب آن بر عهده وزارت راه و شهرسازی است و سطوح معابر و قدر السهم شهرداری مربوط به سرانه فضای عمومی و خدماتی باید در هنگام تفکیک یا افراز وصول شود و از این حیث اراضی دولتی مستثنی نمی باشد.
4-آیا املاک و اراضی که توسط دستگاههای دولتی (از جمله بنیاد مسکن، راه و شهرسازی و ...) تفکیک می شوند ،مشمول سرانه های موضوع تبصره (3) ماده واحده قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری می باشند؟
هرگونه تفکیک یا افراز اراضی در محدوده و حریم شهرها ، صرف نظر از نوع مالکیت (دولتی و غیردولتی) مشمول مفاد قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری می باشد.
5-با توجه به تبصره (3) این قدرالسهم شهرداری از اراضی مورد تفکیک و افراز چقدر می باشد. آیا شهرداریها می توانند با درنظرگرفتن طرحهای توسعه شهری و موقعیت ملک ، چنانچه هیچ بخشی اززمین در مسیر احداث معبر قرار نگیرد ، از مالک سرانه معابر را اخذ نمایند؟
شهرداری وفق تبصره مذکور جهت تامین سرانه فضای عمومی و خدماتی باید 25 درصد از مساحت کل پلاک در حال تفکیک یا افراز را کسر و از 75% باقیمانده نیز 25% را بابت تامین شوارع و معابر عمومی شهر دریافت نماید که در مجموع قدرالسهم شهرداری از کل پلاک مفروض، 43.75% از کل مساحت پلاک خواهد شد.
6-آیا مالکین آن دسته از اراضی که دارای مالکیت مشاعی و اسناد متعدد می باشند، موظف به اجرای تبصره 3 ماده واحده قانون و واگذاری قدرالسهم شهرداری می باشند؟
با توجه به تصریح قانونگذار در صدر تبصره 3 ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری اراضی دارای سند شش دانگ حتی با وجود مالکین متعدد یا مالکیت مشاع مشمول مفاد این قانون می باشند.
7-تکلیف اراضی با مساحت کمتر از 500 مترمربع چیست؟
ملاک دریافت سرانه فضای عمومی و خدماتی مساحت بیش از 500 مترمربع می باشد. لذا اراضی با مساحت کمتر از آن مشمول مفاد تبصره 3 این قانون نیستند.
8-عمل تفکیک و افراز در اراضی که بر اساس طرحهای توسعه شهری به کاربری های آموزشی بهداشتی و... اختصاص یافته است ، به چه صورت انجام می گیرد؟
چنانچه مالک متقاضی تفکیک املاک مذکور وفق کاربری مصوب طرحهای توسعه شهری باشد، با رعایت حد نصاب تفکیک برای کاربری مصوب، مطابق ضوابط و مقررات مربوطه ، تفکیک اراضی مربوطه بلامانع است.
9-آن قسمت از اراضی با مساحت بیش از 500 مترمربع که قبلا طرح تفکیک نسبت به آن اجرا و سطوح معابر از آنها کسر گردیده است آیا مشمول ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری می باشند؟
چنانچه تقاضای تفکیک یا افراز برای زمینی مطرح گردد که قبلا طرح تفکیکی نسبت به آن اجرا شده است در صورتیکه قطعات تفکیک شده قبلی بیش از 500 مترمربع مساحت و دارای سند شش دانگ باشند ،مشمول این قانون خواهند بود.
10-با توجه به ماده 101 اصلاحی قانون شهرداری ،آیا علاوه بر سرانه های موضوع تبصره (3) ماده واحده، عوارض تفکیک نیز در قالب عوارض محلی به این اراضی تعلق می گیرد؟ پس از واگذاری سرانه های موضوع تبصره(3) ماده واحده از سوی مالک یا مالکین، اخذ هرگونه عوارض از اراضی با مساحت بیش از 500 مترمربع به منظور تفکیک ،ممنوع بوده و وجاهت قانونی ندارد.
11- آیا اراضی وقفی مشمول تبصره (4) ماده واحده واحده این قانون می شوند یا خیر؟
با توجه به نظریه شماره 44599/30/90 شورای محترم نگهبان (تصویر پیوست) تسری تبصره (4) این قانون به موقوفات خاص خلاف موازین شرع تشخیص داده شده است. در هر صورت اجرای ضوابط و مقررات طرحهای توسعه شهری برای این گونه ارضی الزامی است.
12-در مورد دریافت وجه معادل قدرالسهم شهرداری (موضوع تبصره 3 ماده واحده) آیا نظر یک نفر کارشناس که از طرف شهرداری تعیین می شود کافی است یا وفق تبصره(1) ماده واحده قانون نحوه تقسیم ابنیه،املاک و اراضی مورد نیاز شهرداریها مصوب 25/8/1370 ، نظر سه نفر کارشناس رسمی دادگستری الزام دارد؟
وفق تبصره(3) قانون مذکور قیمت روز زمین ، طبق نظر یک نفر کارشناس رسمی دادگستری تعیین می شود.